S.X. World

D: رو لباتون بشینه انشالله .

رمان " The Hell " - بخش سوم

رمان " The Hell " - بخش سوم

با صدای جیغ یک زن از خواب بیدار میشم ولی وقتی بیدار میشم ... هیچ صدایی نمیاد ...

م م من ت ت تیر خوردم ... ولی ... الان کجام ؟

به دور و برم نگاه میکنم ... اینجا ... خونه ی منه ! من توی خونه ی خودمم ... وای خدایا شکرت ... یعنی همه اینا یک کابوس وحشتناک بود ؟ اون اتاق ... اون مردی که بهم تیر زد ... این دفعه یادم باشه هم بنزینو چک کنم هم گالن رو ... نمیدونم چه خبره ... دوباره یک مشروب کنارمه ... اتاق خیلی به هم ریختس ... تکه های غذا ... تابلو های کج و معوج ... میز چپه شده ... باید این گند کاری هارو تمیز کنم ! وایی ... اون دیگه ... دیگه چیه ؟ 

 

《 برای ادامه بزن رو ادامه مطلب ... راستی اگه پارت های قبلی رو نخوندی حتمی یه سر بهشون بزن تا داستانو بهتر متوجه بشی ! 》

ادامه مطلب

رمان " The Hell " - بخش دوم

رمان " The Hell " - بخش دوم

به سمت << خیابان بارنی >> راه افتادم ... تاحالا اونجا نرفته بودم ... شاید یه بار ... اونم وقتی با مکس (( شوهرم )) رفته بودیم دور دور ... ولی زیاد به مکان دقت نکردم ... و البته اون موقع اینقدر هوا تاریک نبود ! خب چون معامله الماسه دیگه ... تا وسط های راه بنزین تموم کردم ... لعنت بهش !

رفتم صندوق رو نگاه کردم ولی هیچی نبود ! عجیبه ... دیروز یک گالن پر از بنزین داشتم ... ولی ... الان صندوق خالیه ... نه کاملا خالی ... یک کیسه سیاه هم داخلش هست !

《 برای ادامه بزن رو ادامه مطلب ... راستی اگه پارت یک رو نخوندی حتمی یه سر بهش بزن تا داستانو بهتر متوجه بشی ! 》

 

ادامه مطلب

رمان " The Hell " - بخش اول

رمان " The Hell " - بخش اول

از خواب بلند شدم ... همه جا تاریکی بود ‌‌‌... انگار که مرده باشی ... یه حس همچین شکلی داره ... نمیدونم ...

سعی کردم بلند شم و رو پاهای خودم وایسم ... ولی نمیتونستم ...

صدایی از پشت سرم گفت : (( سعی داری چی رو مخفی کنی ؟ ))

《 برای ادامه بزن رو ادامه مطلب ... 》

ادامه مطلب